ترجمه مقاله

نیاسودن

لغت‌نامه دهخدا

نیاسودن . [ ن َ دَ ] (مص منفی ) مقابل آسودن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به آسودن شود :
همیشه نیاساید از جست و جوی
همه ساله هر جای رنگ است و بوی .

فردوسی .


ترجمه مقاله