نیامدنلغتنامه دهخدانیامدن . [ ن َ م َ دَ ] (مص منفی ) مقابل آمدن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به آمدن شود : بکوشید تا بر زه آرد کمان نیامد به زه خیره شد بدگمان .فردوسی .