ترجمه مقاله

نیة

لغت‌نامه دهخدا

نیة. [ نی ی َ ] (ع اِ) آهنگ . (منتهی الارب ) (نصاب ). آهنگ و قصد و توجه دل بسوی چیزی . (از متن اللغة). عزم .(نصاب ). قصد. (اقرب الموارد). اندیشه . (دهار). اراده ٔ قلبی به کاری . (از اقرب الموارد). ج ، نیات . نی ّ. رجوع به نیت شود. || جهت که مسافر به وی روی آورد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). امر. (اقرب الموارد). جهتی که مسافر روی بدان آرد یا قصدی که برای آن به کاری پردازند. (از متن اللغة). || دوری . (منتهی الارب ). عبارت اقرب الموارد این است : الوجه الذی ینویه المسافر من قرب او بعد. || حاجت . نیاز. (منتهی الارب ) (متن اللغة) (از اقرب الموارد).
- لیلةالنیة ؛ غره ٔ شهر رجب . (یادداشت مؤلف از نزهةالقلوب مقاله ٔ 3 ص 32).
|| (مص ) آهنگ چیزی نمودن . (از منتهی الارب ). قصد و عزم چیزی کردن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). نواة. نیَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). || انداختن خسته ٔ خرما را. (از منتهی الارب ). رجوع به نوی شود. || دور شدن مسافر. نوی . (از اقرب الموارد). || به مسافر گویند: نواک اﷲ؛ یعنی نگه دارد ترا خدای و صاحب تو باشد. (از منتهی الارب ). خدا حافظ و یار تو در سفرت باشد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله