نیلفریلغتنامه دهخدانیلفری . [ ل ُف َ ] (ص نسبی ) به رنگ نیلوفر. کبودرنگ : رزم تو نوبهار شد زآنکه در او برآوردنیلفری حسام تو از تن خصم ارغوان .سراج (از آنندراج ).