نیلوفللغتنامه دهخدانیلوفل . [ ف َ ] (اِ) نیلوپل . نیلوفر. رجوع به نیلوفر و نیز رجوع به جهانگیری و برهان قاطع شود : آب انگور و آب نیلوفل مر مرا از عبیر و مشک بدل .بوشکور (از یادداشت مؤلف ).