نیم روشنلغتنامه دهخدانیم روشن . [ رَ / رُو ش َ ] (ص مرکب ) نیمه روشن .که اندکی روشن است و کاملاً تاریک نیست : چو آمد شب آن نیم روشن دیارسیه مشک بر عود کرد اختیار.نظامی .