ترجمه مقاله

نیم کاری

لغت‌نامه دهخدا

نیم کاری . (حامص مرکب ) مزدوری . (فرهنگ فارسی معین ) :
در از لعلش به درج تنگ باری
مه از رویش به شغل نیم کاری .

امیرخسرو (از انجمن آرا).


|| شاگردی . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله