ترجمه مقاله

نیکا

لغت‌نامه دهخدا

نیکا. (صوت ) بخ . (نصاب ). بسی نیک ! چه خوب ! (یادداشت مؤلف ). خوشا! || نعم ! (یادداشت مؤلف ) : در خبر است از رسول علیه السلام که گفت : نعم الرغفان رغفان الشعیر... گفت نیکا گرده هاء گرده هاء جوبود. (نوروزنامه از یادداشت مؤلف ). || (ص ) خوب و خوش و زیبا و ظریف . (ناظم الاطباء). || (اِ) آنکه عروس و داماد را دست به دست دهد از بزرگان یکی از دو جانب . (یادداشت مؤلف ) :
آن شب گردک نه نیکادست او
خوش امانت دادش اندر دست تو.

مولوی .


ترجمه مقاله