ترجمه مقاله

نیکومخبر

لغت‌نامه دهخدا

نیکومخبر.[ م َ ب َ ] (ص مرکب ) نکومخبر. نیکوسیرت :
هم میر نیکومنظری هم شاه نیکومخبری
بر منظر و بر مخبر تو آفرین باد آفرین .

فرخی .


شادمان باد و به هرکام که دارد برساد
آن نکوخوی نکومنظر نیکومخبر.

فرخی .


ترجمه مقاله