ترجمه مقاله

نیک سیر

لغت‌نامه دهخدا

نیک سیر. [ یَر ] (ص مرکب ) خوش رفتار. نیکوسیر :
شادمان روی سوی خیمه نهاد
آن شه خوب روی نیک سیر.

فرخی .


ایزد این دولت فرخنده و پاینده کناد
بر تو ای نیک دل نیک خوی نیک سیر.

فرخی .


ترجمه مقاله