ترجمه مقاله

هارون

لغت‌نامه دهخدا

هارون . (اِخ ) ابن صاعد، پسر هارون صابئی ، مکنی به ابونصر. اهل بغداد و مقیم در همانجا، در طبابت دست داشت و به درمان و معالجه بیماران مشهور بود. وی رئیس و ساعور پزشکان در بیمارستان عضدی بود. در رمضان سال 444 هَ . ق . وفات یافت . (اخبارالحکماء ص 338).
ترجمه مقاله