ترجمه مقاله

هارپالوس

لغت‌نامه دهخدا

هارپالوس . (اِخ ) یکی از چهار دوست اسکندر، و اسکندر پس از اینکه فیلیپ کشته شد آنان را مورد اعتماد قرار داد. هارپالوس که از اهالی مقدونیه بود در زمان فیلیپ چون از اسکندر جانبداری میکرد تبعید شد. اسکندر برای پاداش این صمیمیت بعد از فوت «مازه » هارپالوس را به ایالت بابل منصوب داشت . ولی وی به ستمکاری پرداخت و چون از کیفر اسکندر بترسید پنج هزار تالان از خزانه ٔ بابل برداشت و با سپاه خود به یونان رفت ، به این نیت که با آتنی ها همدست شود. اسکندر درصدد تنبیهش برآمد و او سرانجام مجبور به ترک آن شهر شد و به سپاهیان یونانی پناه آورد. سربازان یونانی او را توقیف کردند و به صوابدید شخصی موسوم به تمبرون کشتند. (تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1211 و صص 1881 - 1882) .
ترجمه مقاله