هاریلغتنامه دهخداهاری . (ع ص ) خراب شده . ویران شده . (از ناظم الاطباء). || بنای شکسته . || مرد سست و برجای مانده از سختی روزگار. (یادداشت به خط مؤلف ). || سست . || ضعیف . (از ناظم الاطباء).