هاسیدن
لغتنامه دهخدا
هاسیدن . [ دَ ] هراسیدن . بیم کردن . ترسیدن . (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) :
من با تو به دل هیچ ندارم ز بدیها
چیزی نتوان گر تو همی هاسی می هاس .
من با تو به دل هیچ ندارم ز بدیها
چیزی نتوان گر تو همی هاسی می هاس .
(از لغت فرس ص 201).