ترجمه مقاله

هاشم

لغت‌نامه دهخدا

هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) (سلطان ...) از حکام تنکابن . وی در سال 910هَ . ق . بعد از کار کیا میرسیّد به حکومت تنکابن رسید. هاشم بر ضد برادر خود سلطان حسن که حکومت «بیه پیش » را غصب کرده بود شورید، ولی شکست یافت و میرحسین بن کارکیا یحیی کیا جانشین او شد. در سال 912 هَ . ق . هاشم کوشش کرد که دوباره حکومت تنکابن را به دست آورد. ولی باز شکست خورد و اسیر شد و به دست وزیر سلطان احمدخان بیه پیش به قتل رسید. سلطان حمزه پسر سلطان هاشم که در تنکابن میزیست در سال 984 هَ . ق . به دست مردم بیه پیش کشته شد و پسر حمزه یعنی کارکیا علی نیز در ضمن شورشی که به سال 1002 هَ . ق . در تنکابن اتفاق افتاد مقتول گشت . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 191).
ترجمه مقاله