ترجمه مقاله

هانیبال

لغت‌نامه دهخدا

هانیبال . (اِخ ) سردار و فرمانروای معروف کارتاژ پسر هامیلکار بارکا سردار کارتاژی در 247 ق . م . متولد شد، پدرش وی را با کینه ٔ رم پرورش داد. مشهور است در سن 9سالگی سوگند یاد کرد که روزی انتقام کارتاژ را از دشمنان بگیرد. در سن 23سالگی به اسپانیا رفت و چند سالی در تحت فرمان هاسدروبال خدمت کرد و به زودی مورد محبت و تمجید سپاهیان واقع شد. در سال 221 ق . م . که هانیبال سرکردگی لشکر اسپانیا را به عهده گرفت 26 سال بیش نداشت ولی چنان بر سپاهیان خویش مسلط بود که هرجا میرفت او را متابعت میکردند و هرچه میخواست بی اعتراض انجام میدادند هانیبال تمام صفات جنگجویان بزرگ را به اعلا درجه دارا بود چنانکه رومیها نیز قریحه و قابلیت او را تصدیق و تحسین میکردند. هم متهور بود و هم محتاط. در مقابل بزرگترین موانع و خطرناک ترین حوادث ، خود را گم نمیکرد. هنگام جنگ تصمیمات سریع میگرفت که به فتح و ظفر منتهی میشد. در جنگ دوم کارتاژ با رومیان که 17 سال (218-201 ق . م .) طول کشید فرمانده ٔ لشکر کارتاژ بود. وی ازجبال آلپ و پیرنه عبور کرد و ایتالیا را عرصه ٔ تاخت و تاز خویش قرار داد و سپاهیان روم را در میدانهای جنگ تربی (به سال 218 ق . م .) و دریاچه ٔ ترازیمن (به سال 217) و کان (به سال 216) منهزم ساخت ولی رم بواسطه ٔ ثبات قدم سربازان و وفاداری متحدین و اعمال باحزم و تدبیر سرکردگان ، نجات یافت و سرانجام هانیبال در زاما شکست یافت و کارتاژ ضعیف و خراجگذار رم گشت . (تاریخ رم ، تألیف آلبرماله و ژول ایزاک ، ترجمه ٔ غلامحسین زیرک زاده چ 1309 ص 75) و رجوع به آنی بال شود.
ترجمه مقاله