ترجمه مقاله

هأهاء

لغت‌نامه دهخدا

هأهاء. [ هََ ءْ ] (ع مص ) خواندن شتر را به علف به لفظ هی ٔ هی ٔ. || زجر کردن شتر به لفظ هأهاء و اسم آن «هی ٔ» باشد: هأهاء الراعی بالابل هئهاء و هأهاءً؛ خواند شتران را بعلف به لفظ هی ٔ هی ٔ و یا زجر کرد آنها را به لفظ هأهاء.(اقرب الموارد) (منتهی الارب ). هأهاء بالابل ؛ خواند شتر را به علف و آب به لفظ هی ٔهی ٔ. (یا برای علف هی ٔهی ٔ و برای آب جی ٔجی ٔ). اسم آن هی ٔ و جی ٔ. (معجم متن اللغة). || به قهقه خندیدن . هأهاء الرجل ؛ خندید به صدای بلند، به قهقهه ، فهو هأهاء و هأهاء یعنی خندنده ، مؤنث آن هأهاءة. (معجم متن اللغة).
ترجمه مقاله