ترجمه مقاله

هبال

لغت‌نامه دهخدا

هبال . [ هََ ب ْ با ] (ع ص ) کسب کننده و ورزنده ٔ حیله ساز. (ناظم الاطباء). ورزنده ٔ حیله ساز. (منتهی الارب ). کاسب محتال . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) (تاج العروس ). ذوالرمة گوید :
او مطعم الصید هبال لبغیته
الفی اباه بذاک الکسب یکتسب .
|| شکاری فریبنده . (منتهی الارب ). صیادی که ناگهان بر صید برآید. (ناظم الاطباء).شکارچی که شکار را بفریبد. (اقرب الموارد) (المنجد) (تاج العروس ). گفته شده : «او مطعم الصید هبال لبغیته ». (اقرب الموارد). ذئب هبال ؛ گرگ فریبنده . (ناظم الاطباء). || صیاد. (معجم متن اللغة) (تاج العروس ).
ترجمه مقاله