ترجمه مقاله

هبةا

لغت‌نامه دهخدا

هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن صاعد فائزی ، ملقب به شرف الدین ، از وزراء دولت ممالیک بحری درمصر، در جوانی نصرانی بوده و به اسعد لقب میکرد، سپس اسلام آورد و به خدمت الفائز ابراهیم بن ابوبکر در آمد و نسبت خود «فائزی » را از او گرفت . پس از فائز، به الکامل پس از او به پسرش الصالح خدمت کرد - المعز وی را به وزارت برگزید و بدان سبب به ثروت و تمکن عظیم رسید. بعد از قتل المعز، هبةاﷲ چند روزی وزیر منصور پسر المعز بود ولی سیف الدین «قطز» مدبر دولت منصور وی را به زندان انداخت و او را خفه کرد (655 هَ . ق .). وی به بزرگ منشی و کرم توصیف شده و ناصرالدین بن منیر (قاضی اسکندریه ) در قصیده ای درباره ٔ وی گوید:
لئن غبت عن عینی و شطت بک النوی
فما زلت استجلیک بالوهم فی فکری .

(از اعلام زرکلی چ 2 ج 9 ص 60).


ترجمه مقاله