ترجمه مقاله

هراس

لغت‌نامه دهخدا

هراس . [ هََ ] (ع اِ) درختی خاردار که بارش مانندکنار است و واحد آن هراسة است و عبارت اللسان چنین است : درختی که خارهای درشت دارد. (از اقرب الموارد). درختی است خاردار، بر آن شبیه کنار. (منتهی الارب ).
- هراسناک ؛ زمینی که درخت هراس در آن بسیار بود:ارض هرسة؛ زمین درخت هراسناک . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله