هرزه گردی
لغتنامه دهخدا
هرزه گردی . [ هََ زَ / زِ گ َ ] (حامص مرکب ) بیهوده گردی . بی سبب و بی هدف و اراده راه پیمودن :
بخیه ٔ کفشم اگر دندان نما شد عیب نیست
خنده آرد کفش من بر هرزه گردیهای من .
بخیه ٔ کفشم اگر دندان نما شد عیب نیست
خنده آرد کفش من بر هرزه گردیهای من .
صائب .