ترجمه مقاله

هرمس

لغت‌نامه دهخدا

هرمس . [ هَِ م ِ ] (اِخ ) سوم . شاگرد اسقلیوس اول است که صاحب طب و کیمیا او بوده است . (برهان ). قاضی صاعد اندلسی گوید: وی شاگرد فیثاغورس و از سکنه ٔ مصر بوده و این غیر از هرمس بابلی است . (یادداشت به خط مؤلف ). او راست کتابی در نشرو تعاویذ و عزائم . (ابن الندیم ). او راست : کتابی در صنعت کیمیا. کتاب الی ابنه فی الصنعة. کتاب الذهب السائل . کتاب عمل العنقود. کتاب الاسرار. کتاب الهاریطوس .کتاب الملاطیس . کتاب الاسطماخس . کتاب السلماطیس . کتاب ارمینس تلمیذ هرمس . کتاب دمانوس . (از ابن الندیم ).
قفطی در اخبار العلماء گوید: وی هرمس سوم و او از حکماء مصر بعد از طوفان و فیلسوف جهانگردی بوده که از طبایع و اوضاع بلاد اطلاع بسیار داشته است . او را کتابی در صنعت کیمیا و کتابی در حیوانات سمی بوده است . از آثار چاپ شده ٔ اوست :
1- رسالة معاتبةالنفس .
2- زجرالنفس .
3- کتاب السبع کواکب السیارة.
4- کتاب نفع البریة که چاپ دیگری از همان زجر النفس است . (از معجم المطبوعات ، ج 2 ستون 1891):
از ره نام همچو یکدگرند
سوی بی عقل هرمس و هرماس .

ناصرخسرو.


همان هفتمین ، هرمس نیک رای
که بر هفتمین آسمان کرد جای .

نظامی .


نکنم باور کاحکام خراسان این است
گرچه صد هرمس و لقمان به خراسان یابم .

خاقانی .


رجوع به هرمس پسر زئوس و هرمس نام ادریس پیغمبر شود.
ترجمه مقاله