ترجمه مقاله

هرمیس

لغت‌نامه دهخدا

هرمیس . [ هَِ ] (ع اِ) شیر سخت خونخوار. (منتهی الارب ). الهرامس . (اقرب الموارد). || گاومیش . (منتهی الارب ). || کرگدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به هُرامِس شود.
ترجمه مقاله