ترجمه مقاله

هرم

لغت‌نامه دهخدا

هرم . [ هََ ] (ع اِ) گیاهی است شور. (منتهی الارب ). نوعی از حمض است که شورمزه است و بیش از انواع دیگر بر زمین گسترده شود و پهن گردد. (اقرب الموارد). || نام درختی است . || بقلةالحمقاء. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِخ ) یوم الهرم از ایام عرب است . (اقرب الموارد). || ذوالهرم ؛ مالی از آن عبدالمطلب یا ابوسفیان در طائف .(اقرب الموارد). رجوع به هرم در ردیف اسم خاص شود.
ترجمه مقاله