ترجمه مقاله

هرند

لغت‌نامه دهخدا

هرند. [ هََ رَ ] (اِخ ) رودخانه ای است بسیار عظیم در نواحی جرجان که از آن جز به شناوری و کشتی نتوان گذشت . (برهان ). چون به حدود استرآباد رسد از پهلوی آق قلعه گذر کرده به دریای خزر میریزد. (آنندراج ). رودی است بحدود خراسان که آن را رود هرند خوانند. از کوه طوس برود. بر حدود آستو و جرمکان برود و میانه ٔ گرگان ببرد و به شهر آبسکون برودو به دریای خزران افتد. (حدود العالم ) :
سخن از چشمه ٔ چشمم که هرندی است روان
چون هرندش بروانی سوی جرجان ببرد.

ابن یمین (از آنندراج ).


ترجمه مقاله