ترجمه مقاله

هرهفت کردن

لغت‌نامه دهخدا

هرهفت کردن . [ هََ هََ ک َ دَ ] (مص مرکب ) هفت قلم آرایش کردن . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). آرایش کردن خود یا دیگری را. آراستن و زیب و زیور به کار بردن :
خاقانیا عروس صفا را به دست فقر
هرهفت کن که هفت تنان دررسیده اند.

خاقانی


رجوع به هرهفت و هر هفت کرده شود.
ترجمه مقاله