هزارلالغتنامه دهخداهزارلا. [ هََ / هَِ ](اِ مرکب ) شکنبه . هزارخانه . هزارتو. هزارتوی . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به هزارتو و هزارخانه شود.