ترجمه مقاله

هزارگان

لغت‌نامه دهخدا

هزارگان . [ هََ / هَِ ] (ص نسبی ) هزاران . هزار : هزارگان درم فرمود ایشان را و همگان امید گرفتند. (تاریخ بیهقی ). || مرتبه ٔ چهارم اعداد دهدهی که پس از صدگان است و آن شامل اعداد چهاررقمی است .
ترجمه مقاله