ترجمه مقاله

هزر

لغت‌نامه دهخدا

هزر. [ هََ ] (ع مص )به عصا سخت زدن بر پهلو و پشت کسی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || سخت درخستن . || راندن و دور کردن کسی را به عصا. (منتهی الارب ). || بر زمین زدن چیزی را. || عطای بسیار دادن کسی را. || خندیدن . || شتافتن به حاجت . || گران کردن نرخ در بیع. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || بی اندیشه خریدن چیزی را و درآمدن در آن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله