ترجمه مقاله

هشتصد

لغت‌نامه دهخدا

هشتصد. [ هََ ص َ ] (عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) توصیفی عددی ، هشت مرتبه صد. (ناظم الاطباء). صد برابر هشت . ثمانمائة. در حساب جمّل نماینده ٔ آن حرف «ض » است . (یادداشت به خط مؤلف ) :
بود سالیان هفتصدهشتصد
که تا اوست محبوس در منظری .

منوچهری .


ترجمه مقاله