ترجمه مقاله

هشت باغ

لغت‌نامه دهخدا

هشت باغ . [ هََ ] (اِخ ) کنایه از هشت بهشت است . (برهان ) :
بزم چو هشت باغ بین باده چهارجوی دان
خاصه که ساز عاشقان حورلقای نو زند.

خاقانی .


چرا ترسم از رفتن هشت باغ
که در با کلید است و ره با چراغ .

نظامی .


گشته گل افشان وی از هشت باغ
بر همه گلبرگ و بر ابلیس داغ .

نظامی .


ترجمه مقاله