هلک
لغتنامه دهخدا
هلک . [هَُ ] (ع مص ) مردن و نیست شدن . (از منتهی الارب ). و جز درمورد مردن بد به کار نرود و ازاین روی برای انبیاء عظام استعمال نکنند. (اقرب الموارد) :
این زمان هستید خود مملوک ملک
مالک ملک آنکه او بِجْهَد ز هلک .
|| (اِمص ) نیستی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
این زمان هستید خود مملوک ملک
مالک ملک آنکه او بِجْهَد ز هلک .
مولوی .
|| (اِمص ) نیستی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).