همزاده
لغتنامه دهخدا
همزاده . [ هََ دَ / دِ ] (ص مرکب ) همزاد. دو تن که با هم زاده باشند. همسال : ... و دیگران که همزادگان ایشان بودندی بخواندی . (تاریخ بیهقی ).
وز زنانی که کسی دست بر ایشان ننهاد
همه دوشیزه و همزاده به یک صورت شاب .
کودکی ازجمله ٔ آزادگان
رفت برون با دو سه همزادگان .
وز زنانی که کسی دست بر ایشان ننهاد
همه دوشیزه و همزاده به یک صورت شاب .
ناصرخسرو.
کودکی ازجمله ٔ آزادگان
رفت برون با دو سه همزادگان .
نظامی .