ترجمه مقاله

همیان

لغت‌نامه دهخدا

همیان . [ هَِ م ْ ] (ع اِ) اِزاربند. || کمربند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || کیسه ای که در آن درهم نهند. (منتهی الارب ). ج ، همایین . (اقرب الموارد). گویند: له همیان ؛ یعنی سرین بزرگی دارد. (از ناظم الاطباء). در معنی کیسه ٔ هزینه ظاهراً معرب همیان فارسی به فتح اول است .
ترجمه مقاله