هم پهلوییلغتنامه دهخداهم پهلویی . [هََ پ َ ] (حامص مرکب ) هم پهلو شدن . همراه رفتن . همراهی . گویا به معنی همراه شدن برای محافظت : چو بر بارگی کامرانیش دادبه هم پهلویی پهلوانیش داد.نظامی .