ترجمه مقاله

هواسیدن

لغت‌نامه دهخدا

هواسیدن . [ هََ دَ ] (مص ) سوختن از بی آبی و تشنگی . (یادداشت مؤلف ). || پژمرده و گندمگون شدن . کم خون گردیدن چنانکه لب از بیماری . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله