هوس باختن
لغتنامه دهخدا
هوس باختن . [ هََ وَ ت َ ] (مص مرکب ) هوس بازی کردن . در پی هوس رفتن :
هیچکس عیب هوس باختن ما نکند
مگر آن کس که به دام هوسی افتاده ست .
نشاید هوس باختن با گلی
که هر بامدادش بود بلبلی .
هیچکس عیب هوس باختن ما نکند
مگر آن کس که به دام هوسی افتاده ست .
سعدی .
نشاید هوس باختن با گلی
که هر بامدادش بود بلبلی .
سعدی .