هوس بردنلغتنامه دهخداهوس بردن . [ هََ وَ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) هوس داشتن . خواستن : هوس تو هیچ طبعی نبرد که سر نبازدز پی تو هیچ مرغی نپرد که پر نریزد.سعدی .