ترجمه مقاله

هون

لغت‌نامه دهخدا

هون . (ع اِمص ) رسوایی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خزی . (اقرب الموارد). || خواری . || مشقت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || خَلق . (اقرب الموارد). تمامی آفرینش . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (مص ) مهانة. هوان . خوار شدن . (ترجمان القرآن جرجانی ). خوار گردیدن . (منتهی الارب ). ذلیل و حقیر گردیدن . (اقرب الموارد). || سست شدن و آرام و قرار گرفتن . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله