ترجمه مقاله

هیل

لغت‌نامه دهخدا

هیل . (اِ) معروف است و به عربی قاقله ٔ صغار میگویند. (برهان ). دوایی است که به هندی الایچی سفید نامند. ظاهراً این معرب هیل است که به یای مجهول باشد و به عربی قاقله ٔصغار را گویند. (غیاث اللغات ). هل . هیل بوا. خیربوا. (یادداشت مؤلف ) (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) :
فلفل و میخک و بزباز و کبابه ی ْ چینی
جوز بویا بود و هیل و قرنفل در کار.

بسحاق اطعمه .


ترجمه مقاله