ترجمه مقاله

واایستادن

لغت‌نامه دهخدا

واایستادن . [ دَ ] (مص مرکب ) بازایستادن . واایستدن . واایستیدن . واستادن (در تداول عامه ). امتناع . توقف . وقوف . اقلاع . احجام : اقصام ؛ واایستادن باران و تب . ارقاء؛ واایستادن خون و اشک . (تاج المصادر بیهقی ). || واایستادن از چیزی ؛ نکردن آن .
ترجمه مقاله