ترجمه مقاله

واخوان

لغت‌نامه دهخدا

واخوان . [ خوا / خا ](اِ مرکب ) علم نحو. (آنندراج ). || (حامص مرکب ) مطابقه ، مقابله ٔ کتب . (از یادداشتهای مؤلف ). رجوع به مقابله شود. || (حامص مرکب ) آزمون درستی و نادرستی دو قپان . (از یادداشتهای مؤلف ).
- خواندن واخوان ؛ علم نحو باشد. (آنندراج ).
ترجمه مقاله