ترجمه مقاله

واداشته

لغت‌نامه دهخدا

واداشته . [ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) محبوس . زندانی . بازداشته . توقیف شده . || برانگیخته . وادار شده . و رجوع به واداشتن شود.
ترجمه مقاله