ترجمه مقاله

وارغن

لغت‌نامه دهخدا

وارغن . [ غ َ ] (اِ) نام مرغی است شکاری در زبان اوستا آقای پورداود آرد: میتوان بی تردید جزء اول واژه ٔ وارغن را به معنی بال گرفت و جزء دوم را از مصدر گن یا جن که در فارسی زدن گوییم . بنابراین وارغن لفظاً یعنی بالزن . اگر در اوستا و فرس هخامنشی کلمه بال بجا مانده بود بایستی وار باشد هرچند که مفهوم آن با مفهوم کلمه بال فارسی فرق دارد، و به معنی موی دم اسب است . آیا این پرنده با این نام همان مرغ شکاری عقاب است که با این عنوان خوانده شده یا مرغ شکاری دیگری است از جنس عقاب ؟ آنچنانکه در خود اوستا این پرنده تعریف شده و قرائنی که موجود است وارغن باید نام دیگری از مرغ «سئن » باشد و این در خود اوستا در نام جانوران نظیر دارد چنانکه ژوژخارپشت با دو نام یاد گردیده و از برای خروس هم دو نام آورده شده است و جز آن . اما واژه ٔ بالوان در زبان کردی میرساند که وارغن اوستائی نام یکی از مرغان شکاری است از جنس عقاب و آن را از تیره ٔ سیاه چشمان شمارند چنانکه خود عقاب از این تیره است . (فرهنگ ایران باستان ص 305). به عقیده ٔ هرتسفلد بالهای پرنده ٔ موسوم به وارغن ، مظهر خدای پیروزی ورثرغن میباشد. این مرغ به عقیده ٔ بنونیست باز یا شاهین است . (ایران در زمان ساسانیان ص 254).
ترجمه مقاله