ترجمه مقاله

واقصة

لغت‌نامه دهخدا

واقصة. [ق ِ ص َ ] (اِخ ) جائی به یمامة. جائی در راه کوفه نزدیک ذی مرخ . (منتهی الارب ). جائی است در یمامه ، حفصی گوید واقصة آبی است در کنار کرمة که مدفع ذی مرخ است .
ترجمه مقاله