ترجمه مقاله

واقف خلخالی

لغت‌نامه دهخدا

واقف خلخالی . [ ق ِ ف ِ خ َ ] (اِخ ) ملاعلیقلی خواهرزاده ٔ ملانصراﷲ خلخالی و از شعرای قرن دهم است .طبعی به کمال رقت داشت و در اصفهان به افاده و تعلیم مشغول بود او را دیوانی است . این ابیات از اوست :
در لباس فقر هم آسودگی نبود مرا
بخیه های خرقه بر من جاده های وحشت است .

#


وسعت دشت به اندازه ٔ پروازم نیست
یاد صیاد و گرفتاری کنج قفسی .

#


میدهد یاد که دنیا گرهی پر باد است
گردبادی که از این دامن صحرابرخاست .

#


نیست روشن طینتان را از غم گردون ملال
در دل دریاگره کی موج دریا میشود.
(از فرهنگ سخنوران ) (از تذکره ٔ نصرآبادی ) (از کتاب دانشمندان آذربایجان ).
ترجمه مقاله