ترجمه مقاله

واقی

لغت‌نامه دهخدا

واقی . (ع ص ) نگاه دارنده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). حافظ. صائن . نگهبان . || حامی . (غیاث اللغات ). || دافع. (از اقرب الموارد). مانع. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). مالهم من اﷲ من واق ؛ ای دافع. (اقرب الموارد). || سرج واق ؛ زینی که پشت ریش نکند ستور را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). زینی که پشت ستور را ریش نکند.(ناظم الاطباء). || فرس واق ، اسپ سم بر جایگاه نهنده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). اسبی که از درد سم راه نرود و سم از جای بلند نکند. (ناظم الاطباء). || (اِ) غراب . صُرَد. (از اقرب الموارد) (المنجد). نام مرغی که صرد نیز گویند. (ناظم الاطباء). ورکاء. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و یاء آخر آن را حذف کنند و واق [ ق ِ ] گویند، و آن را بدین نام بمناسبت صدایش نامیده اند. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله