ترجمه مقاله

والوچانیدن

لغت‌نامه دهخدا

والوچانیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) تقلید کردن و گفتگو کردن و حرف زدن شخصی را به طریق آن شخص واگفتن . (برهان قاطع) (آنندراج ). تقلید کردن و گفتگو کردن و حرف زدن به نحوی که دیگری می کند و حرف می زند. (ناظم الاطباء). والوچیدن کسی را. تقلید او را درآوردن . ادای او را درآوردن . (یادداشت مرحوم دهخدا). تقلید کردن به قصد بد کردن اصل . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || شکلک ساختن . || دهن کجی کردن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله