وامیارلغتنامه دهخداوامیار. (ص مرکب ) غریم . (یادداشت مرحوم دهخدا): عاد ظالم هارب من غریم ؛ مردی نباشد که از وامیار بگریخته باشد. (تفسیر ابوالفتوح رازی ص 26).