ترجمه مقاله

واپس آمدن

لغت‌نامه دهخدا

واپس آمدن . [ پ َ م َ دَ ] (مص مرکب ) برگشتن . بازآمدن . مراجعت کردن . (ناظم الاطباء) :
پیشه ها و خلقها از بعد خواب
واپس آید هم به خصم خود شتاب .

مولوی .


یکدم ار مجنون ز خود غافل شدی
ناقه گردیدی و واپس آمدی .

مولوی .


ترجمه مقاله